تاریخ غدیر (قسمت یازدهم)

حذیفه داستان ترور پیامبر را اینگونه ادامه داد که من و عمار جلو رفتیم تا با شمشیر منافقین را بزنیم اما آنها از ما جدا شدند. من به رسول رحمت گفتم: اینان چه کسانی بودند ؟! پیامبر فرمود: منافقین بودند. گفتم: آیا کسانی را نمیفرستید تا بروند و آنها را به جزای اعمالشان برسانند؟ پیامبر پاسخ داد: خوش ندارم که مردم بگویند پیامبر، گروهی را به سوی دینش معرفی کرد، هنگامی که پذیرفتند همراه با آنان جنگید و هنگامی که بر دشمن پیروز شد آنها را کشت.
پیامبر یک به یک نامهای منافقین را که ۹ نفر از قریش و ۵ نفر از مردم بودند برای حذیفه فرمود: اما هنگامی که احساس کرد حذیفه شک کرده و در دلش تردید است؛ فرمود: سرت را بالا بیار و پیچ عقبه را نگاه کن !
حذیفه گوید: همین که سرم را بالا بردم و نگاه کردم؛ ناگهان رعد و برقی زده شد، برق رعد آنچنان قوت داشت که گفتم خورشید تابیده و چهره منافقان را به وضوح دیدم.
جوان کنجکاو ما پرسید: ای حذیفه خدا تو را رحمت کند، نام آنان را بگو، حذیفه گفت: به سوگند، آنها ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص، ابوعبیده جراح، معاویه، عمر و عاص از قریش بودند و از مردم نیز ابوموسی اشعری، مغیرة بن شعبه ثقفی، اوس بن حدثان نضری، ابوهریره و ابوطلحه انصاری بودند.
📗 منبع: کتاب ارشاد القلوب، ج2، ص180 تا 210
با ما همراه باشید؛ ادامه دارد ...