تاریخ غدیر (قسمت چهاردهم)

تاریخ غدیر (قسمت چهاردهم)
جوان ایرانی پرسشگر داستان ما از محتوای صحیفه خیانت از حذیفه می‌پرسد و حذیفه می‌گوید: اسماءدخترعمیس که همسر ابوبکر بود به جهت اینکه منافقین در خانه ابوبکر جمع شده و این اساسنامه ضد غدیر را نگاشتند خبر از محتوای این نوشتار داده است. اما مهم‌ترین سرفصل های صحیفه ملعونه: 1⃣این نوشته‌ای است که عده ای از اصـحاب محمـد رسول الله از مهاجرین و انصار بر آن متفق شدنـد. 2⃣پروردگار پیشـگاه خود را برای وی انتخاب کرد و او را با احترام و رضایت خاطر قبض روح نمود بـدون اینکه کسـی را برای بعد ازخود به خلافت برساند ! 3⃣ پیامبر اختیار آن را برعهـده مسـلمین گذاشت تا هرکس که به فکر او و دلسـوز بودنش اطمینـان دارنـد برای خود انتخـاب کننـد. مسـلمانان بایـد به خوبی از پیـامبر پیروی کننـد. 4⃣پیامبر کسی را به خلافت نرساند تا این موضوع مانند ارث در میان یک خاندان بدون دخالت مسلمین ادامه پیدا کند. 5⃣بر صاحب نظران مسلمان واجب است پس از رحلت هر خلیفه جمع شده و با مشورت خلیفه بعدی را انتخاب کنند. 6⃣هرکس که ادعا کند رسول خدا شخص مشخصی را به اسم و نسب به خلافت معین کرده است؛ او دروغگوست. 7⃣اگر کسی ادعا کند خلافت پیامبر تنها لایق و سزاوار یک نفر است نه دیگران کلام محالی گفته است. 8⃣هرکس روش خلیفه را قبول نکند مخالف حق و کتاب خداست و از جماعت مسلمین خارج و باید به قتل برسد. 9⃣هرکس در امت اسلامی تفرقه بیاندازد او دشمن آنهاست و سزای او نیز مرگ و قتل است. 🔟این صحیفه در محرم سال دهم هجری به دست سعید بن عاص نوشته برخی از اصحابی که در چهره مسلمان و در دل کافر بودند آن را امضا کردند، از جمله، ابوبکر، عمر، عثمان، معاویة، طلحه، ابوموسی اشعری، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص، عمروعاص، مغیره و خالد بن ولید و ... سپس این صحیفه به ابوعبیده_جراح سپرده شد و او نیز آن را به مکه برده و در نزد کعبه دفن کرد. این صحیفه در همان جا بود تا زمان خلافت عمر بن خطاب که او آن را از آنجا درآورد و امیرمومنان بر سر جنازه عمر فرمود: چقدر دوست دارم با صحیفه این کفن پیچ شده خداوند را ملاقات کنم. فردا صبح پس از نماز، پیامبر پس از فارغ شدن از تعقیبات نماز صبح، رو به ابوعبیده کرده و فرمود: خوشا به حال این امت که تو امین آنها شده ای سپس به ترتیب آیه 79 سوره بقره و 108 سوره نساء را قرائت کردند: «فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُون‏» وای بر کسانی که نوشته‌ای را به دست خویش می نویسند و سپس می گویند: این از سوی خداست، تا با آن مبلغ کمی به دست آورند. وای بر آنان از آنچه دستانشان می نویسد و وای بر آنان از آنچه کسب می کنند. «يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى‏ مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطا» از مردم مخفی می کنند اما از خدا مخفی نمی‌کنند و خدا ناظر آنان است هنگامی که شب را سحر می کنند در سخنی که خدا راضی نیست، و خدا به آنچه انجام می دهند احاطه دارد. 🔸پیامبر فرمود خداوند به سبب سنت امتحان و تفکیک پاکان از ناپاکان به آنها فرصت می دهد و اگر به جهت دستور خداوند نبود همه آنها را گردن می زدم. حذیفه تاکید می کند: در حین سخنان رسول خدا می دیدم امضاء کنندگان صحیفه به خود می‌لرزند. 📗 منبع: کتاب ارشاد القلوب، ج2، ص180 تا 210 با ما همراه باشید؛ ادامه دارد ...